عاشقانه ها

LOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOVE

 به نام عشق اول

نوشته شده در چهار شنبه 12 تير 1398برچسب:,ساعت 15:57 توسط LOVELY| |

 سلام به وبلاگ خودتون خوش اومدین

 

امیدوارم ازمطالبم

 

خوشتون اومده باشه:83:

 

 راستی نظر یادتون نره

نوشته شده در چهار شنبه 12 تير 1398برچسب:,ساعت 15:42 توسط LOVELY| |

دلایل بودنم را مــــــــرور میکنم !
هر روز از تعدادشان کــــم میشود!
آخرین باری که شمردمشان
تنها یک دلیل برایم مانده بود..!
آنهـــــــم دیدن تو بود !!!H

نوشته شده در جمعه 6 تير 1393برچسب:,ساعت 23:54 توسط LOVELY| |

در زندگی 
یک روز هایی میشود
که دوست داری بزنی به بیابان
بیابان پیدا نمی کنی می زنی به خیابان
با دنیا که هیچ
با خودت هم قهر می کنی
منتظری ...
منتظر ِ " اوی ِ " زند ِگیت
منتظری ببینی حواسش
اصلا به قهر کردنت هست !؟

روز هایی می شود در زندِگیت
دوست داری بهانه گیــــــر شوی
تو لوس شوی و " اوی ِ" زند گیت بگوید :
اجازه هست ؟
اجازه هست روی ِ ماه ِ شما را ببوسم ؟
اجازه هست من به دور ِ شما بگردم
اجازه هست دردهایت را مرهمی باشم

روزی هم می شود
طـــرز نگاهـــــت
لحنِ حرفهایــــت 
نـوع رفتــــــــارت 
ســـــــــرد می شــــــود
نه اینکه واقعا اینطور باشد ... نه !
همه ی همه اش بهانه ســـت
می خواهی چــــــــیز هایی بفهمی ...
بفــــهمی
اوی ِ زندگی ات حواسش به این همه سردی هست !؟؟

و امان از آن زمانی که
نفهمند 
نفهمند 
نفهمند ... 
به یکباره
به هم می ریــــزی
از هم می پـــاشی
ســـــرد می شوی ...

نوشته شده در جمعه 6 تير 1393برچسب:,ساعت 21:55 توسط LOVELY| |

تیر آخرم خودت زدی عزیزم ... نابودم کردی بااون حرفت...

درسته ک همه چی تموم شد ولی لااقل دلم خوشه ک

همه تلاشمو کردم واسه ب دست آوردنت ...

دیگه ن ازدوستات خبرتومیگیرمو ن ازخودت خوش باش چون

دیگ مزاحمت نمیشم قرار ما هون خوابای هرشبم :

رفتی هنوزم با منه این حس پوشالی

من رد پاهاتو توی این قاب میزارم

هرشب همین ساعت قرارهردومون باشه

من این قرارم با تو رو تو خواب میزارم 

(از خودم )

دیگه هیچی و هیشکی واسم مهم نیس ... 

دیه زندگی نمیکنم فقط نفس میکشم...

بای عشقم ... شاید واس همیشه...

من از خیلی چیزا گذشتم برات
کنار تو هرچیزی اومد سرم
به جایی رسیدم که حس می کنم
کنار خودم خیلی راحت ترم

(هانی ملک زاده)

 

نوشته شده در پنج شنبه 5 تير 1393برچسب:,ساعت 14:23 توسط LOVELY| |

وقتی ک اون دستامو میگیره
حس میکنم دستت تو دستامه
اسمش رو گاهی اشتباه میگم
اسمت هنوزم روی لبهامه...

 

نوشته شده در پنج شنبه 5 تير 1393برچسب:,ساعت 14:8 توسط LOVELY| |

بچه ها خوشحال میشم ک ب صفحه ام سر بزنید ♥

 

https://www.facebook.com/pages/%D8%AA%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B5-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%A8-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7/274617736040167?ref=hl

 

نوشته شده در چهار شنبه 4 تير 1393برچسب:,ساعت 18:5 توسط LOVELY| |

ســالــها بــعــد

من در کنار یک مرد زندگی میکنم ،


مردی که اسمش تو شناسنامم ثبت شده

و همسر من محسوب میشه،


مردی که شاید من زنِ رویاهاش باشم اما ،


اون هیچ وقت مرد رویاهای من نمیشه چون ،


رویایی ترین کسی که میخواستم تو بودی ...


جسمم کنار اون میخوابه اما ،


افکارم در کنار تو .

 



ســـالهـــا بعــد

بی هوا وقتی یادت میوفتم ،


... فقط به این فکر میکنم که خوشبختی یا نه!؟ ....


شاید اسم تورو گداشتم روی پسرم ،

 


سالها بعد ،


من زنیم که از عذاب وجدان داره میمیره ،


زنی که به تو فکر میکنه اما ، کنار یک مرد دیگست ،


زنی که به دوست داشتن های مرد دیگه پاسخ میده اما ،


نه از ته دل ...

 

 


ســالـــهــا بـــعــد

وقتی همه خوابن ،


میرم تو آشپزخونه و یه سیگار روشن میکنم ،


تو اون نور کم سوی چراغ خواب به تو فکر میکنم ...


از سیگارم کام های عمیق میگیرم ،


و به این فکر میکنم که زندگیم چجوری میشد اگه تو همسرم بودی ؟


در حالی که دارم تو فکرت غرق میشم ،

سیگارم رو به اتمامه ، و من ،

با عذاب و با دلی پر از غم ،  


باید برم کنار مردی بخوابم که همیشه ارزو میکنم تو جای اون بودی ...

 

 

سالها بعد این موقع ،


تو کنار کسی هستی که دوستش داری اما ،


من کنار كسیم که ،


فقط باهاش هم خونم ...

 



ســالــهــا بعــد



زنیم با موهای سفید و چهره ای خسته ...


زنی که خیلی ها میشناسنش اما ،


اون با هیچکس جز یاد تو آشنا نیست... ♥

نوشته شده در چهار شنبه 4 تير 1393برچسب:,ساعت 17:51 توسط LOVELY| |

بد شدیم چون بعضیا لیاقت خوب بودنمونو نداشتن...

نوشته شده در شنبه 20 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 15:31 توسط LOVELY| |

گاهے اوقات
شاید تنها شادے زندگے ام این است
که هیچ کس نمے داند تا چه حد غمگینم !

نوشته شده در پنج شنبه 14 فروردين 1393برچسب:,ساعت 18:20 توسط LOVELY| |

تنهایی ؛ یعنی این همه آغوش واسه تو بازه
اما ..... تو همونیو میخوای که بهت پشت کرده... !!!

نوشته شده در پنج شنبه 14 فروردين 1393برچسب:,ساعت 18:17 توسط LOVELY| |

از اینجا احمق بودنت شروع میشود
وقتی میفهمی موجود دیگری را
بیشتر از خودت
دوست داری...!!!

نوشته شده در پنج شنبه 14 فروردين 1393برچسب:,ساعت 18:15 توسط LOVELY| |


وقتى كه ميگى ديگه برا هميشه فراموشش كردى ؛
و هيچ احتياجى بهش ندارى ،
و تمام فحشهاى دنيا رو نصيبش ميكنى !
درست زمانيه كه :
بيشتر از هميشه دلت براش تنگ شده ... !!!

نوشته شده در چهار شنبه 13 فروردين 1393برچسب:,ساعت 18:51 توسط LOVELY| |

سیگارت را پشت دست من خاموش کن...

بگذار این داغ نشانی باشد برای دیگر دل نبستن
نوشته شده در چهار شنبه 13 فروردين 1393برچسب:,ساعت 18:46 توسط LOVELY| |

مدت هاست احساس میکنم کر و لال شدم ..!!

این روزها صدای احساساتم رو فقط صفحه ی کیــــــــبوردم میشنود ...!!!!!!!

نوشته شده در چهار شنبه 13 فروردين 1393برچسب:,ساعت 18:34 توسط LOVELY| |

نوشته شده در چهار شنبه 13 فروردين 1393برچسب:,ساعت 16:37 توسط LOVELY| |

در روزهای نبودنت
انقدر سرشار از خیانتم
که حتی لب دریا هم
مرا تحریک میکند ♥

(H.A) 

نوشته شده در چهار شنبه 13 فروردين 1393برچسب:,ساعت 15:51 توسط LOVELY| |

تیتراژ پایان ، ضجه های تکنوازی
موسیقیِ بی وقفه ی بی عرضگی مه
من بر اساسِ یک حقیقت می نویسم
این گوشه ای از خاطراتِ زندگی مه
رستاک
 
نوشته شده در چهار شنبه 13 فروردين 1393برچسب:,ساعت 15:50 توسط LOVELY| |

هر بار تنهایی ام را باکسی قسمت کردم

بارفتنش تنهایی ام چندین برابر شد

حالا دیگر در ازدحام تنهایی خودم را گم کرده ام

بدجور دلم هوای خودم را کرده است

نوشته شده در دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:,ساعت 20:3 توسط LOVELY| |


کاش میدانستی جــــهـانم بی تو ؛

  
  
" الــف  "
          

        نــــــــــــدارد ...!      

نوشته شده در یک شنبه 3 فروردين 1393برچسب:,ساعت 17:31 توسط LOVELY| |

بچه ها این روزا حالم اصن خوش نیس واسم دعا کنید . . . 

هر چند خدا دیگه ما رو نمیبینه . . . 

نوشته شده در یک شنبه 3 فروردين 1393برچسب:,ساعت 17:15 توسط LOVELY| |

چه تلخ است

با بغض بنویسی

 با خنده بخوانند

 

نوشته شده در شنبه 2 فروردين 1393برچسب:,ساعت 18:6 توسط LOVELY| |

میدونی غَم انگیزْ ترین جای قِصه کجاستْ؟
اونجاست که نِگاهِت 
میکُنه میگه:
" خوشْبَخت بشی" 

نوشته شده در جمعه 1 فروردين 1393برچسب:,ساعت 17:43 توسط LOVELY| |

بهار و این همه دلگیری ؟؟ 

کسی فصل ها را جا به جا نکرده ؟؟!

نوشته شده در جمعه 1 فروردين 1393برچسب:,ساعت 11:13 توسط LOVELY| |

می گویند لیاقتت را نداشت ولی نمی دانند که تو فقط دوستم نداشتی ، همین !

نوشته شده در جمعه 1 فروردين 1393برچسب:,ساعت 11:12 توسط LOVELY| |

پسورد تمام چیزهایم شماره ی تو شده است


و من دائم شماره ی تو را میگیرم


بدون آنکه صدایت را بشنوم….

 

نوشته شده در جمعه 1 فروردين 1393برچسب:,ساعت 11:10 توسط LOVELY| |

بعد یه مدت دوباره اومدم بنویسم...

 

بازگشته ام

با کوله باری از شعر های ناگفته....

تنها اینجا

مکان امن عاشقانه های من است ....

 

نوشته شده در جمعه 1 فروردين 1393برچسب:,ساعت 11:7 توسط LOVELY| |

موشکی دنبال هواپیما می رفت اگر بغلش نمیکرد منفجر می شد

نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392برچسب:,ساعت 11:48 توسط LOVELY| |

صحنه برای من جایی نداشت

زمان خواندن دلنوشته هایم را نداشت

اگر دفتر مدرسه جای شعرای عاشقانه نبود

تو دلم ضیافت ترانه بود

چه درس شیرینی که تمام جای جای صفحاتش نام تو حک شده است

نوشته شده در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:,ساعت 19:34 توسط LOVELY| |

میدانی...؟

روزی میرسد که خبر مرگم به گوشت میرسد

بی انکه تو بدانی.

من از انتظار تو در لحضه احضه ثانیه ها جان سپردم

نوشته شده در چهار شنبه 22 آبان 1392برچسب:,ساعت 13:30 توسط LOVELY| |


Power By: LoxBlog.Com